بیکران
شصت و هفت!
وقتی اعضای «کمیسیون مرگ» بخصوص حسینعلی نیّری در دیدار محرمانه با آقای منتظری در مرداد ۶۷ با شیادی و دروغپردازی بی مانندی مدعی میشدند که در جریان آن «قتل عام» جنایتکارانه، سعی در عدم اعدام بیش از یک فرد از یک خانواده را داشته اند براستی دچار حیرت و البته تنفر عمیقی میشدم از اینهمه یاوه گویی و شارلاتانیزم آخوندی!
من بعنوان تنها بازمانده
از جمع مجاهدین سالن ۳ بند زنان اوین در مقطع پیش از کشتار ۶۷ لازم میدانم فقط با اشاره
به نام برخی از یاران دلاور و سربدارم که علاوه بر خودشان تعداد دیگری از افراد
خانواده و بستگانشان نیز همزمان و یا زودتر آز آنان، توسط این دینکاران دغلکار و
شیاطین دوران با قساوت به کام مرگ فرستاده شدند، تاکید کنم که ماهیت و شخصیت
ضدبشری خمینی و دستیارانش تا کجا در فریب و دروغ و خدعه خلاصه میشود.
اسامی برخی از مجاهدین
سربدار ۶۷ در بند زنان اوین و خانواده قتل عام
شده شان:



دکتر شورانگیز
(معصومه) کریمیان بهمراه
خواهرش مهری کریمیان - از
«دختران آفتاب با گلوبندی از شبق» در بیکران ۶۷...
فریده صدقی - بهمراه
دو برادرش فرشید و فرشاد صدقی که همگی در آن تابستان تبدار، سربدار و ستاره شدند.



فریبا عمومی - دانشجوی
ریاضی تهران و از شراره های ۶۷ ، خواهرش منصوره عمومی در سال شصت در
زندان اصفهان در زیر شکنجه به شهادت رسیده بود. این خانواده فقط همین دو فرزند را داشتند.

آفاق دکنما، سربدار ۶۷ - دانشجوی تهران، خواهرکوچکترش الهه دکنما دانش آموز در ۳۰ خرداد شصت دستگیر و
همان سال در زندان شیراز اعدام شده بود. برادر دیگرش در همان تابستان ۶۷ در شیراز سربدار شد و برادر بزرگترش در
کرمانشاه در تابستان ۶۷ به شهادت
رسید.
فرزانه ضیاءمیرزایی سربدار ۶۷ - از سالارزنان زندان... همسرش
فرشاد صمدی دانشجوی پزشکی در سال ۶۴ در تهران تیرباران شده بود و خواهر
بزرگترش فاطمه (فرح) ضیاءمیرزایی نیز در تابستان ۶۱ در درگیری و
محاصره خانه محل اقامتش، توسط پاسداران پلید به شهادت رسیده بود.
زهرا بیژن
یار سربدار ۶۷ - برادرکوچکترش امیر
بیژن یار در تابستان ۶۱ و در نبرد با آدمکشان خمینی به شهادت رسیده بود.
همسر رزمنده اش باقر بیگدلی نیز در همان تابستان سوزان ۶۷ در رزم آزادیبخش بر خاک افتاد.


سهیلا فتاحیان سربدار ۶۷ - دانشجوی تهران، گل زیبایی که در هنگامه داستان« داس ها و یاس ها» در آن تابستان سوزان جاودانه شد. همسرش در سال ۶۱ توسط پاسداران پلید در درگیری خیابانی شهید شده بود.
فریبا
دشتی سربدار ۶۷ - آن گل همیشه خندان زندان... برادرش هود دشتی دانشجوی مهندسی الکترونیک نیز در سال شصت در خیابانهای شیراز به شهادت رسید.
مهین
قریشی سربدار ۶۷ -
مادر یک فرزند که همسرش نیز چند سال قبل تر به کاروان شهدای راه آزادی پیوسته بود.
شهین
جلغازی سربدار ۶۷ - از سالار زنان نسل ما... همسر دلاورش نیز قبلآ در چنگال آخوندهای بیرحم به خون کشیده شده بود.
زهره حاج
میراسماعیلی سربدار ۶۷ -
خاله مجاهدش معصومه شادمانی (کبیری) در سال شصت توسط لاجوردی جلاد تیرباران
شده بود.
سیمین کیانی
دهکردی سربدار ۶۷ -
دانشجوی پزشکی، خاله او مادر مجاهد زهرا اسلامی با نام
مستعار اکرم نعیمی در سال شصت تیرباران شده بود.
اشرف احمدی سربدار ۶۷ -
مادر چهار فرزند و زندانی زمان شاه، سالها قبل تر برادر بزرگترش احمد احمدی
توسط ساواک به شهادت رسیده بود.
این اسامی که شامل اعدامیان متعدد از یک خانواده در آن تابستان سیاه میباشد فقط بخشی از
لیست ناتمام یاران سرفراز و سربدارم در بند زنان اوین است که در حد دانسته ها و
حافظه محدود من میباشد.
بنا بر تجربیات هفت سال زندان و با اطلاعات دقیق و مستندی که دارم، رو در روی جلادان هیئت مرگ و قاتلان همبندانم تاکید میکنم برخلاف دروغهای بیشرمانه و عوامفریبانه اعضای «کمیسیون مرگ» در نزد آقای منتظری، اتفاقآ زندانیان سیاسی که افراد دیگری از خانواده شان در زندان بودند و یا قبلآ اعدام شده بودند و یا احیانآ کسی از بستگانشان فراری یا مخفی بود و یا فرد و افرادی از وابستگان خانوادگی شان در صفوف مقاومت و ارتش آزادی حضور داشتند، بیشتر از بقیه بچه ها زیر ضرب بودند و بیرحمانه تر درو شدند.... همچنان که در همان «قتل عام» شصت و هفت نیز با هدف «نسل کشی» صدها نمونه و مورد از افراد هم خانواده را در بندهای زنان و مردان، در تهران و شهرستانها با هم روانه قتلگاه کردند...
بنا بر تجربیات هفت سال زندان و با اطلاعات دقیق و مستندی که دارم، رو در روی جلادان هیئت مرگ و قاتلان همبندانم تاکید میکنم برخلاف دروغهای بیشرمانه و عوامفریبانه اعضای «کمیسیون مرگ» در نزد آقای منتظری، اتفاقآ زندانیان سیاسی که افراد دیگری از خانواده شان در زندان بودند و یا قبلآ اعدام شده بودند و یا احیانآ کسی از بستگانشان فراری یا مخفی بود و یا فرد و افرادی از وابستگان خانوادگی شان در صفوف مقاومت و ارتش آزادی حضور داشتند، بیشتر از بقیه بچه ها زیر ضرب بودند و بیرحمانه تر درو شدند.... همچنان که در همان «قتل عام» شصت و هفت نیز با هدف «نسل کشی» صدها نمونه و مورد از افراد هم خانواده را در بندهای زنان و مردان، در تهران و شهرستانها با هم روانه قتلگاه کردند...
شب ایستاده بود به انکار
شصت و هفت، در انتهای مشرق خونبار شصت و
هفت
خورشید واره های زمینی
نمرده اند، تا زنده است آتش تب دار شصت و
هفت
وداع عاشقانه کبوتران شصت و هفت، دوباره می برد مرا به بیکران شصت وهفت
مینا انتظاری
تابستان ۱۳۹۵
-------------------------------------------------------------------------------------------------------
پانویس:
۱- لینک نماهنگ زیبای « بیکران۶۷ » با صدای رزمنده آزادی « روزبه »https://youtu.be/vKz8aKemm2s
No comments:
Post a Comment